عذر تاخیر
سلام به همه
مدتهاست که وبلاگ فاطمه زهرا رو ایجاد کردم ولی به خاطر شیطونی های این فسقلی مامان(قربونش برم) تا الان موفق نشده بودم مطلبی بنویسم ، آخه می خواد که دایم پیشش باشم و باهاش بازی کنم یا اینکه به کاراش برسم .
الانم گذاشتمش توي تابش كنار خودم ، دلش به موزيكش خوشه و من دارم چند سطري مينويسم هر از گاهيم كه نيگاش مي كنم دستاش رو مشت ميكنه و كلي ذوق مي كنه(مشت كردن دستاش نشونه ذوق زيادشه)، از اون ور هم مرتب در حال بالا آوردن شيرهائيه كه خورده.
دخمل گل من الان 5 ماه و 17 روزشه، اگه از ژيشرفت هاش بخوام بگم دقيقا چهار ماه و 18 روزه بود كه اولين غلتشو زد، روزاي اول كه غلت مي زد خيلي مي ترسيد و جيغ مي زد كه كمكش كنيم برگرده و بايد همش حواسم بهش مي بود.
الانم حدودا يك ماهيه كه ميتونه بعضي چيزا رو بگيره و با اختيار نسبتا كامل طرف دهنش ببره مثل قاچ هايي از به يا سيب و هويج
اي واي، ديگه خسته شده و شروع به جيغ زدن كرده بايد برم فعلا