در انتظار دندون
الان سه روزه که فرشته کوچولوی من وارد ماه هشتم زندگیش شده. مدتی بود که مشکلات نوزادیش تقریبا تموم شده بود و با تمام وجود داشتیم لذت در کنارش بودن رو می بردیم که یه مشکلی پیش اومد و حسابی جیگر گوشه منو درگیر و ذهن ما را مشغول خودش کرده . ظاهرا روزگار داره سختی های زندگی پیش روی دخترم رو بهش نشون میده و اونو برای مشکلات بزرگتر آماده می کنه.
حدود 2 ماهی بود که لثه های دخترم ورم کرده بودن و ما فکر می کردیم به زودی دندونای خوشگلش بیرون میان و بدون دردسر دخترم راحت می شه ولی الان حدود 2 هفته است که حسابی لثه هاش متورم شده و آب از دهن کوچولوش می ریزه، خارش میده و مرتب گوشاش رو می مالونه تازه یک هفته هم هست که طفلکی تقریبا هر شب تب و لرز می گیره و دکتر گفته مال دندوناشه.
این دردا که برای این کوچولوی نازنینمون خیلی زیاده اونو خیلی بی تاب کرده و مرتب جیغ می زنه
و داد و فریاد و گریه می کنه. حسابی جیغ جیغو شده نازگلکم.
البته صداش رو داره قوی می کنه . اولا که شروع کرده بود به جیغ زدن، تا یه جیغ می زد خودش ساکت می شد و با تعجب به اطرافش نگاه می کرد و دوباره یه صدای آروم از خودش در می آورد و بعدشم یه جیغ بلندتر می کشید و همینطور ادامه می داد تا اینکه الان حسابی وارد شده و جیغ جیغوی ماهری شده دخترم.
خلاصه همه مون منتظر دندونای سفید و خوشگل عزیزمون هستیم